وکیل دادگستری

مهریه در دوران عقد

مهریه در دوران عقد چیست؟ مهریه دختر باکره چگونه محاسبه می شود؟

ازدواج سنتی بسیار پسندیده و پر از علاقه است ولیکن در عین حال در چنین موارد سرنوشت سازی باید تمامی مسائل را در نظر گرفته و با آمادگی کامل وارد یک رابطه جدید شد این در حالی است که بسیاری افراد جامعه در زمان عقد با عشق و علاقه فراوان اقدام به ازدواج کرده و بدون در نظر گرفتن احتمال پیش آمدهای آتی با در نظر گرفتن میزان مهریه بالا وارد دوران متاهلی می شوند و بعضاً پس از آن به مشکلاتی برخورد می کنند که نیاز به حمایت و یاری خواهند داشت از جمله مواردی مانند میزان مهریه دردوران عقد، محاسبه مهریه دختر باکره ، امکان تعلق مهریه به زن و یا امثال آن که در تمامی این موارد و دیگرمسائل یک وکیل مهریه خبره می تواند به خوبی آنها را راهنمایی کند.

مهریه در دوران عقد و شرایط پرداخت آن

بر اساس قانون مهریه در لحظه جاری شدن عقد، مهریه به زن تعلق یافته و زوجه می تواند از حق مهریه دردوران عقد نیز استفاده کند، تفاوت مهریه در دوران عقد در وجود و یا عدم وجود روابط زناشویی فی مابین زوجین می باشد، به این ترتیب کسانی که این دوره را سپری می کنند و به شرط باکره بودن زوجه، نیمی از مهریه به وی تعلق می یابد و در غیر اینصورت مالک کل مهریه بوده و می تواند دادخواست مطالبه مهریه را به دادگاه بدهد، به بیان دیگر مهریه دختر باکره نیمی از مهریه تعیین شده می باشد.

مهریه در دوران عقد

مهریه در دوران عقد

تصورات اشتباه و رایج در مورد مهریه 

برخی به اشتباه تصور می کنند مواردی مانند عدم تمکین و یا ارتباط نامشروع حق مهریه را از زن ساقط می
نماید ولیکن باید گفت اینگونه نیست و هیچ جرمی حتی روابط نامشروع نمی تواند ساقط کننده حق مهریه
باشد؛ عدم تمکین نیز از آن دست مواردی است که بعضاً به تصور آن، حق مهریه زن را نفی می کنند ولیکن
عدم تمکین تنها مسقط و یا ساقط کننده نفقه زن می باشد و هیچ نوع عدم تمکین چه عدم تمکین جنسی و
چه مواردی از قبیل ترک منزل نمی تواند مهریه را از بین ببرد.

ازدواج مجدد برای زوجه موجب نقض حق مهریه از همسر سابق وی نمی شود و اگر زوجه تصمیم به ازدواج
مجدد بگیرد بازهم حق مهریه بر ذمه همسر سابق به قوه خود باقی است.

همچنین تعلق مهریه ربطی به موضوع طلاق نداشته و این فکر که زوجه در صورتی می تواند مهریه را درخواست
کند که قصد جدا شدن از زوج را داشته باشد اشتباه بوده و در هر زمان چه در زمان عقد و چه در هر زمان
دیگری زوجه می تواند مهریه را مطالبه کند.

وکیل مهریه می تواند تمامی پرسش های شما را در رابطه با این موضوع پاسخ گو باشد و هرگونه مشکلتان را
به عنوان وکیل شما در مراحل مهریه حل و فصل نماید.

فرار از دین

در برخی موارد زوج از پرداخت مهریه سرباز زده و با انتقال اموال به نام نفر ثالث سعی در فرار از دین نموده و
تلاش می کند تا مهریه زن را پرداخت ننماید، از این رو بهتر است تا هم زمان با مطالبه، زوجه یک دادخواست
مبنی بر تأمین خواسته نیز مطرح نماید تا اموال زوج توقیف و پس از صدور رأی دادگاه از محل فروش اموال
به وی پرداخت شود، بهتر است در این موارد با یک وکیل مهریه خبره مشورت کنید تا در حداقل زمان ممکن به حق و حقوق قانونی دست یابید.

توقیف اموال مهریه

توقیف اموال مهریه

توقیف اموال مهریه

زوجه چگونه می تواند اقدام به توقیف اموال مرد برای مهریه نماید؟

مهریه دینی است که به گردن یک مرد نهاده شده است، بسیاری خانواده ها زمانی که برای شروع یک زندگی برنامه ریزی می کنند بدون توجه به مشکلات و مسائلی که ممکن است در آینده گریبان گیر آنها شود، تنها به این می اندیشند که چگونه می توانند تفاهم ایجاد کنند و زندگیشان را شروع کنند ولیکن  همین عدم بررسی و عدم توجه در بسیاری از زندگی ها منجر به ایجاد مشکلات می شود، تقبل مهریه بالا از سوی یک مرد به این بهانه که مهریه را کی داده و کی گرفته زمانی که همین مهر به اجرا گذاشته می شود مشکلات بسیاری به وجود می آورد، از جمله این مشکلات توقیف اموال مهریه است که در صورت امتناع مرد از پرداخت اتفاق خواهد افتاد.

چه زمانی زوجه می تواند مهریه خود را مطالبه کند؟

زمانی که خطبه عقد جاری می شود به شرط آنکه در زیر یک سقف نبوده و زندگی مشترک زوج شروع نشده باشد (در دوران عقد) مرد موظف به پرداخت نیمی از مهریه به زوجه می باشد و در مورد مهریه عندالمطالبه و نه عندالاستطاعه بلافاصله پس از ایراد خطبه زن مالک آن گشته و هرگونه دخل و تصرفی در آن می تواند انجام دهد و اگر بین زن و شوهر روابط زناشویی اتفاق بیافتد و زوجه باکره گی خود را از دست بدهد صاحب کل مهریه خواهد بود.

توقیف اموال مهریه در چه صورت اتفاق می افتد؟

اگر زوج به پرداخت مهریه مبادرت نورزد و از آن امتناع کند بحث توقیف اموال مهریه مطرح می شود، اگر زن بخواهد مهریه را دریافت نماید می تواند دادخواست خود را به دادگاه خانواده ارائه نماید و علاوه برآن حق الوکاله، هزینه تمر را نیز علاوه بر مهریه درخواست و به طور همزمان جهت توقیف اموال زوج اقدام نماید، به این ترتیب دستور جهت توقیف اموال مهریه از طریق دادگاه خانواده صورت می پذیرد و بر اساس ماده 2 قانون:

“هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود، چه به صورت استرداد عین یا  قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را پرداخت نکند، دادگاه او را ملزم به پرداخت می کند. چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا می کند و در غیر اینصورت بنا به تقاضای محکوم به، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان ادای دین حبس خواهد کرد.”

همچنین اداره ثبت اسناد به عنوان یک مرجع رسمی جهت درخواست مهریه می باشد که زوجه می تواند از آن طریق نیز درخواست مهریه اش را داشته باشد و در صورتی که مرد مالی برای توقیف نداشته و نتواند از مال وی برداشت کند، می تواند درخواست بازداشت همسرش را تا زمانی که مهریه به وی پرداخت می شود بنماید.

چگونگی توقیف اموال مهریه

زن می تواند با معرفی اموال مرد به دادگاه، اموال وی را به شرط آنکه جزء مستثنیات دین نباشند، توقیف نماید همچنین برای توقیف حقوق وی از سازمانها و موسسات دولتی و خصوصی می تواند اقدام کند که در این صورت به میزان یک چهرم حقوق اگر مرد متاهل باشد و به میزان یک سوم آن را اگر مرد زن دیگری اختیار ننموده باشد جهت مهریه توقیف کند.

شرایط و نحوه تقسیم ارث

شرایط و نحوه تقسیم ارث
بخوانید در این قسمت ریزه کاری های تقسیم ارث را از زبان یک متخصص دادگستری ، همان طور که می دانید همه چیز برای تقسیم ارث روی اصول می باشد .

تعداد فوت شدگانی که هیچ وارثی ندارند و اموالشان در نهایت به نفع دولت ضبط می شود، زیاد نیست. در ازای آن بیشتر فوت شدگان، ورثه ای عریض و طویل دارند که وقتی اموال میانشان تقسیم می شود به هر کدام سهم ناچیزی می رسد. در مقابل برخی نیز سهم الارث قابل توجهی دارند به طوری که با تقسیم ارث میان آنها زندگی هر کدامشان از این رو به آن رو می شود.

در بین این دو گروه یعنی چه آنها که ارث اندکی از متوفی می برند و چه آنها که با سهم الارث خود به رفاه می رسند، کسانی هستند که یا به دنبال تبانی برای بیشتر سهم بردن هستند یا به دنبال حذف بقیه ورثه، اما قوانین ارث و سهم هر یک از افراد از آن کاملا مشخص است و آن طور که اکبر عراقی، وکیل پایه یک دادگستری می گوید هیچ فردی نمی تواند فرد دیگر را از رسیدن به ارث محروم کند، در حالی که اگر در جایی در حق برخی افراد اجحاف شود راه محاکم دادگستری، طرح شکایت و تلاش برای احقاق حقوق از دست رفته نیز برای آنها باز است.

با این که نحوه تقسیم ارث در قانون روشن است برخی ورثه برای تصاحب اموال به نفع خود تلاش می کنند. در برخی خانواده ها نیز برادران سعی در حذف خواهران از پروسه تقسیم ارث دارند و در بیشتر موارد موفق هم می شوند. اگر دختری چنین وضعی پیدا کرد بهترین راه برای احقاق حقوقش چیست؟

موفقیت احتمالی برادران یا هر وارثی در تصرف بظاهر قانونی اموال متوفی فقط منحصربه ارث نیست و در هر مورد که امکان تهیه و جعل سند حتی سند عادی علیه شخص یا اشخاصی وجود داشته باشد، می تواند مصداق پیدا کند.

اما در موضوع ارث، دختر یا هر ورثه ای که حقوقش (سهم الارث وی) در معرض تضییع قرار گرفته است باید در مرحله اول وارث بودن خود و ثبت وجود ترکه یعنی اموال (ولو با اسناد عادی) برای مورث (متوفی) را اثبات کند، یعنی باید ثابت کند او وارث متوفی است و متوفی هم اموالی داشته است.

در گام دوم او باید مدارک محکمه پسند یا شهودی دال بر جعلی و غیرواقعی بودن اسناد و مدارک وارث یا وارثین جاعل را به دادگاه صالحه (که در این مورد خاص، دادسرای محل اقامت جاعل یا جاعلان یا محل وقوع جرم است) با طرح دعوی کیفری ارائه کند. در مورد دعاوی حقوقی نیز ابطال اسناد مالکیت وراث جاعل را در رابطه با اموال غیرمنقول، از دادگاه محل وقوع اموال و در رابطه با اموال غیرمنقول از دادگاه محل اقامت خوانده یا خواندگان مطالبه کند.

این وضع در مورد برخی مادران هم صدق می کند، یعنی فرزندان با این که می دانند مادر در خانه پدری حق و حقوقی دارد و از بابت مهریه طلبکار است، سهم او را نادیده می گیرند. این گروه از زنان برای احقاق حقشان باید چه کار کنند؟

در مورد این افراد هم وضع به همین شکل است. در واقع مادر (زن متوفی) نیز مثل هر وارث دیگری که حقوقش (سهم الارث وی) مورد تضییع قرار گرفته است باید وجود اموال هنگام فوت متوفی و جعلی یا غیرواقعی بودن هرگونه انتقال به نام غیر را اثبات کند و سپس از محل ترکه یا اموال متوفی، سهم الارث و مهریه خویش را از همه وراث با طرح دعوی حقوقی، از دادگاه ذی صلاح مطالبه کند.

اگر برخی ورثه با همکاری یکدیگر موفق به محروم کردن ورثه دیگر از ارث شدند آیا ورثه ای که از ارث محروم مانده است بعد از تقسیم ارث از سوی آنها می تواند این موضوع را از مراجع قانونی پیگیری کند؟ او باید به کجا مراجعه و چه دادخواستی مطرح کند؟

از لحاظ قانونی هیچ یک از وراث و حتی مورث (کسی از او به دیگران ارث می رسد) نیز حق محروم کردن، وراث یا وارثین دیگر را ندارند که در صورت تحقق عملی آن (که یا از طریق تأمین اسناد مجعول اعم از رسمی و عادی صورت می گیرد یا از طریق تقسیم غلط ارث که آن هم طبق ماده ۶۰۱ قانون مدنی باطل محسوب می شود) مدعی (شخص متضرر از ارث یا تقسیم آن) باید به دادگاه صلاحیتدار مراجعه کرده و دادخواست ابطال به طرفیت جاعل یا جاعلان و در تقسیم غلط ارث، به طرفیت همه وراث را به مرجع قضایی ارائه کند.

در برخی موارد دیده می شود مادر خانواده پس از فوت شوهرش یا بقیه وراث بعد از مرگ پدر حاضر به تخلیه خانه برای تقسیم ارث نمی شوند. آیا آنها چنین حقی دارند و اگر ندارند بقیه وراث باید به چه طریقی آنها را از ادامه این کار بازدارند؟

با استناد به ماده ۸۶۷ قانون مدنی که مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی پس از ادای حقوق و دیون وی را به رسمیت می شناسد نه تنها مادر بلکه هیچ ورثه ای چنین حقی ندارد، اما گاه این تصرف غیرقانونی در خانواده مشاهده می شود که در این صورت تک تک وراث یا همه با همکاری یکدیگر می توانند با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه محل وقوع ملک، اجبار او به تخلیه و تقسیم ترکه یا فروش آن و حتی اجرت المثل ایام تصرف غیرقانونی را مطالبه کنند.

گاهی اوقات نیزدر مورد ورثه ای که برای تقسیم ارث به دادگاه رفته اند، دیده شده یک یا چند نفر از وراث در دادگاه حاضر نمی شوند و پروسه تقسیم ارث به علت سنگ اندازی های آنها بلاتکلیف می ماند. در این وضع ورثه باید چه کار کند؟

اصولا و طبق ماده ۹۵ قانون آیین دادرسی مدنی، حاضرنشدن خوانده یا خواندگان، مانع تداوم رسیدگی نیست و دادگاه باید جلسه رسیدگی را حتی بدون حضور خوانده یا خواندگان (وراث دیگر) ادامه دهد و با صدور حکم غیابی تکلیف وراث و سهم الارث آنها را مشخص کند. این حقی است که برای وراث در قانون به رسمیت شناخته شده و آنها می توانند عمل به متن قانون را از دادگاه بخواهند.

اگر در وصیت نامه شخصی تاکید شده باشد که فلان ورثه از ارث محروم است یا ماترک میان همه فرزندان به طور مساوی تقسیم شود آیا این وصیت نامه قابل استناد و اجراست؟

با استناد از مفهوم مخالف ماده ۸۴۳ قانون مدنی که وصیت تا ثلث ترکه را نافذ می داند نظر به این که ارث و بهره مندشدن از آن با فوت مورث و وجود وارث تحقق پیدا می کند یعنی ارث به محض فوت فرد ایجاد می شود و متوفی قادر به انجام هیچ گونه عمل حقوقی نیست پس محروم ماندن برخی وراث از ارث باطل است و محمل اجرا ندارد، مگر در مورد یک سوم ترکه که شخص وصیت کننده می تواند آن را برای برخی ورثه وصیت و وراث دیگر را از آن محروم کند.

پس طبیعی است اگر این یک سوم برای عده ای خاص از ورثه کنار گذاشته شده باشد کسی نمی تواند از اجرای آن جلوگیری کند و بقیه وراث باید دو سوم باقیمانده اموال را میان خود تقسیم کنند. به این ترتیب آن لفظی که گفته می شود فلانی ورثه خود را از ارث محروم می کند و این موضوع را در وصیت نامه اش قید خواهد کرد، قابل استناد نیست و قابلیت اجرا ندارد.

اصلا در موضوع ارث، وصیت نامه چقدر ارزش دارد چون دیده شده حتی وصیت نامه ای که به صورت محضری تنظیم شده قدرت اجرایی ندارد و در بیشتر مواقع وراث زیر بار مفاد آن نمی روند؟

طبق شرع و ماده ۸۴۳ قانون مدنی، مفاد وصیت نامه اعم از رسمی و عادی تا سقف یک سوم ترکه بدون اجازه وراث معتبر است و کسی حق نادیده گرفتن آن را ندارد.

اگر یکی از فرزندان در زمان حیات پدر یا مادر به آنها کمک مالی کرده باشد و آن پول مثلا صرف خرید خانه، ماشین یا باغ شده باشد بعد از مرگ آنها این مبلغ چطور محاسبه و به شخص بازگردانده می شود؟ آیا وراث می توانند از پرداخت این مبالغ به شخص مورد نظر خودداری کنند؟

فرزند یا فرزندان می توانند بقیه طلبکاران متوفی، با استناد به اصل عدم تبراع و ماده ۳۳۶ قانون مدنی، با فهرست کردن هرگونه مساعدت مالی به والدین خود و با ارائه دادخواست حقوقی به طرفیت وراث دیگر در محل اقامت آنها و بر اساس آخرین شاخص روز تادیه (به نرخ روز)، حقوق خود را مطالبه کنند.

حالا اگر شخصی فوت کند و فرزندی نداشته باشد اموالش به چه طریق میان طبقات ارث تقسیم می شود؟

از آنجا که طبقات ارث، طبق ماده ۸۶۲ قانون مدنی، سه طبقه است در صورت نبود هر طبقه، ارث به طبقه بعد می رسد. طبق قانون، طبقات ارث عبارتند از طبقه اول: پدر و مادر و اولاد و فرزندان فرزندان، طبقه دوم: اجداد و برادر و خواهر و طبقه سوم: عموها و عمه ها و خاله ها و دایی ها و فرزندان آنها.

بدیهی است در صورت نبود طبقه اول، نوبت به طبقه دوم و بعد از آن به طبقه سوم می رسد و اگر هیچ یک از این طبقات وجود نداشته باشد طبق ماده ۸۶۶ قانون مدنی، اموال بدون وارث به نفع دولت ضبط می شود.

مالیات بر ارث یکی از موضوعاتی است که ورثه همواره از آن بیم دارد. بگویید چرا دولت چنین مالیاتی را پیش بینی کرده و مبنای محاسبه آن چیست؟

اصولا مالیات بر درآمد و اموال و حقوق مالی اشخاص تعلق می گیرد و از آنجا که سهم الارث نیز یک نوع مال یا حقوق مالی وراث محسوب می شود طبق قانون مالیات های مستقیم، بر اساس تعرفه های مشخص که تا میزان خاصی نیز معاف از مالیات است مشمول مالیات می شود. میزان این مالیات طبق مواد ۱۹ و ۲۰ این قانون از ۹ تا ۷۰ درصد محاسبه می شود که میزان آن در طبقات سه گانه ارث، متغیر و متفاوت است.

البته میزان این مالیات چون برمبنای ارزش منطقه ای محاسبه می شود و معافیت های مالیاتی نیز در آن اعمال می شود، مبلغ آن قابل توجه نیست. در حالی که این مالیات فقط برای اموال دارای سند که سابقه ثبتی دارند، اعمال می شود به طوری که اسناد غیررسمی و اموال منقول و هر گونه مالی که سابقه ثبتی نداشته و نقل و انتقال رسمی نیز درباره آن صورت نمی گیرد، مشمول مالیات نمی شود.